غدیر خم | ||
|
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله اعلام کرده بود این آخرین حج اوست و می خواهد روش صحیح حج را به مردم یاد داده، تمام آداب حج را اجرا نماید. مسلمانان بسیاری برای درک آخرین حج فرستاده خدا عازم حج گردیدند و حال پس از اتمام حج راهی سرزمینهای خود بودند. برخی حاجیان از آبگیر[1] «خم» رد شده بودند و گروهی آرام آرام به آنجا نزدیک می شدند. منطقه «خم» مانند تقاطعی بود که راهها در آنجا از هم جدا می شد. ناگاه پیک های رسول خدا صلی الله علیه و آله، حاجیانِ از «خم» عبور کرده را فراخواندند تا به آن باز گردند. آنچه را بر من وحی کرده ادا می کنمرسول الله صلی الله علیه و آله دستور داد همه صبر کنند تا آنان که عقب تر هستند نیز برسند. سپس بر منبر گونه ای، که از جهاز شتران درست شده بود، بالا رفت. آن روز به قدری گرم بود که مردم ناچار شدند عباهای خود را زیر پا پهن کنند تا پاهاشان از شدت حرارت نسوزد.[2] در این هنگام بود که همه حاجیان دیدند پیامبر خدا صلی الله علیه و آله کسی را بالای جهاز شتران در کنار خود آورد، دستش را بلند کرد و شروع به خطبه خواندن نمود: «حمد مخصوص خدایی است که... علمش همه چیز را در بر گرفته است... رازهای درون آدمی را فهمیده... هیچ امر مخفی، برای او پنهان نبوده و مشتبه نمی شود. آن خدایی که به همه چیز احاطه داشته، بر همه چیز غلبه، در همه چیز قوت و بر همه کار قدرت دارد... شکننده ی هر ستمکارِ خیره سر و نابود کننده ی هر شیطنت پیشه ی شورشگر است... در آشکار و نهان و در سختی و آسایش حمدش می کنم.... به فرمانش گوش داده، آن را اطاعت کرده، به هر چه راضیش کند مبادرت ورزیده و تسلیم قضای او هستم... آنچه را بر من وحی کرده ادا می کنم از بیم آنکه اگر ادا ننمایم عذابی کوبنده مرا فرا گیرد که هیچ کس نتواند نجاتم دهد... زیرا خدا به من اعلام کرد که اگر آنچه را بر من فرستاده ابلاغ نکنم اصلا رسالت او را ابلاغ نکرده ام و البته او خود نگهداری مرا برایم ضمانت کرده است و او خدای کافیت کننده و کریم است. خداوند به من وحی نمود: «بسم اللَّه الرحمن الرحیم یا أیُّها الرسولُ بَلِّغْ ما أنزِلَ إلَیكَ مِن ربِّك و إن لَم تَفعَلْ فَما بَلَّغتَ رِسالَتَه و اللَّهُ یَعصِمُكَ مِن الناسِ»...[ نظرات شما عزیزان: برچسبها: |
|
[ طراحي : غدير خم ] [ Weblog Themes By : Qadir-Khom.LOXBLOG.COM] |